-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:41880 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:26

«عمره قضا» شامل چه اتفاقاتي بود و چه بركاتي براي اسلام داشت؟

طبق يكي از مواد قرارداد حديبيه، برنامه اين بود كه مسلمانان در سال آينده مراسم عمره و زيارت خانه خدا را آزادانه انجام دهند، ولي بيش از سه روز در مكه توقف نكنند و در اين مدت سران قريش و مشركان سرشناس مكه از شهر خارج شوند (تا هم از درگيري احتمالي پرهيز شود، و هم آنها به خاطر كينه​توزي و تعصب ياراي ديدن منظره عبادت توحيدي مسلمانان را نداشتدند آنرا نبينند!).

پيامبر(ص) با يارانش محرم شدند، و با شترهاي قرباني حركت كردند، و تا نزديكي «ظهران» رسيدند، در اين هنگام پيامبر يكي از يارانش را به نام «محمد بن مسلمه» با مقدار قابل ملاحظه​اي از اسبهاي سواري، و اسلحه پيشايش خود فرستاد، هنگامي كه مشركان اين برنامه را ملاحظه كردند شديداً ترسيدند، و گمان كردند كه حضرت(ص) مي​خواهد با آنها نبرد كند و قرار داد دهساله خود را نقض نمايد، اين خبر را به اهل مكه دادند، اما هنگامي كه پيامبر(ص) نزديك مكه رسيد، دستور داد تيرها و نيزه و سلاحهاي ديگر را به سرزميني كه «ياجج» نام داشت منتقل سازند، و خود و يارانش تنها با شمشير، آنهم غلاف كرده وارد مكه شدند.

اهل مكه هنگامي كه اين عمل را ديدند خوشحال شدند كه به وعده وفا شده (گويا اقدام پيغمبر هشداري بود براي مشركان كه اگر بخواهند نقض عهد كنند و توطئه​اي بر ضدمسلمانان بچينند آنها قدرت مقابله با آن را دارند).

رؤساي مكه از مكه خارج شدند تا اين مناظر را كه براي آنها دلخراشي بود نبينند، ولي بقيه اهل مكه از مردان و زنان و كودكان در مسير راه، و در پشت بامها، و در اطراف خانه خدا جمع شده بودند تا مسلمانان و مراسم عمره آنها را ببينند.

پيامبر(ص) با ابهت خاصي وارد مكه شد، و شتران قرباني فراواني همراه داشت، با نهايت محبت و ادب با اهل مكه رفتار كرد، و دستور داد مسلمانان به هنگام طواف با سرعت حركت كنند و جامعه احرام را كمي كنار بزنند، تا شانه​هاي نيرومند و سطبر آنها آشكار گردد، و اين صحنه در روح و فكر مردم مكه به عنوان دليل زنده​اي از قدرت و قوت و رشادت مسلمانان اثر گذارد.

رويهمرفته «عمر قضاء» هم عبادت بود، هم نمايش قدرت، و بايد گفت كه بذر «فتح مكه» كه در سال بعد روي داد در همان ايام پاشيده شد، و زمينه را كاملاً براي تسليم مكيان در برابر اسلام فراهم ساخت.

اين وضع به قدري براي سران قريش ناگوار بود كه پس از گذشتن سه روز كسي را خدمت پيامبر(ص) فرستادند كه طبق قرارداد بايد هر چه زودتر «مكه» را ترك گويد.

جالب اينكه پيغمبر(ص) زن بيوه​اي را از زنان كه با بعضي از سران معروف قريش خويشاوندي داشت به ازدواج خود درآورد تا طبق رسم عرب پيوند خود را با آنها مستحكم كرده و از عداوت و مخالفت آنها بكاهد.

هنگامي كه پيامبر(ص) پيشنهاد خروج از مكه را شنيد فرمود من مايلم براي مراسم اين ازدواج غذائي تهيه كنم، و از شما دعوت نمايم، كاري كه اگر انجام مي​شد نقش مؤثري در نفوذ بيشتر پيامبر(ص) در قلوب آنها داشت، ولي آنها نپذيرفتند و اين دعوت را رسماً رد كردند.




قصه هاي قرآن

حضرت آيت الله مكارم شيرازي

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.